دخترطلائی

حرفهای خودمونی

دخترطلائی

حرفهای خودمونی

خدا

در روزهای کهن هنگامی که نخستین لرزش سخن به لبهایم امد . از کوه مقدس بالا رفتم و با خدا گفتم « خداوندگارا من بنده توام . اراده پنهان تو قانون من است و تا ابد تو را فرمان بردارم»

اما خدا پاسخی نداد و مانند طوفان سهمگین گذشت .

انگاه پس از هزار سال از کوه مقدس بالا رفتم وباز با خدا گفتم «افریدگارا من افریده توام تو مرا از گل ساختی من همه چیزم را از تو دارم.»

اما خدا پاسخی نداد و مانند هزار بال تیز پرواز گذشت .

انگاه پس از هزار سال باز از کوه مقدس بالا رفتم و با خدا گفتم «ای پدر من فرزند توام تو با رحمت و محبت مرا دنیا اوردی و من با محبت و عبادت ملکوت تورا به ارث میبرم»

اما خدا پاسخی نداد ومانند مهی که تپه های دور دست را می پوشاند گذشت .

انگاه پس از هزار سال باز از کوه مقدس بالا رفتم وبا خدا گفتم «خدای من ای ارمان و سرانجام من من دیروز توام و تو فردای منی .من ریشه توام در خاک و تو گلاله منی در اسمان و ما با هم در برابر خورشید میبالیم»

انگاه خدا بر من خمید و سخنان شیرینی به نجوا گفت و مانند دریایی که جویباری را در بر میگیرد مرا در بر گرفت .

و هنگامی که به دره ها . دشت ها فرود امدم خدا هم انجا بود

نظرات 7 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 7 بهمن 1386 ساعت 06:06 ب.ظ http://halghe.iranblog.com

سلام. نمی دانم جمله آخری نوشتارتان چه داشت که خدا را به کرنش واداشت. آیا احترام به نفسی در کلمات آخری بود که خدا را مجذوب انسان کرد یا چیز دیگر. چندی است می اندیشم که ما برای چند صباحی باید سخن گفتن از خدا را به فراموشی بسپاریم. گناه می کنم این را میگویم؟

علی دوشنبه 8 بهمن 1386 ساعت 03:20 ب.ظ http://roozebaad.blogsky.com

سلام گلم
زیبا بود
و اگه کلماتی که اشتباه تایپه درست کنید خیلی زیبا تر میشه
سطر نه نهی به مه سطر ده خذا به خدا و سطر سیزده خمید به خندید
امیدوارم حمل بر بی ادبی من نکنید میخواستم متن زیباتون زیباتر بشه
بای

لیلا دوشنبه 8 بهمن 1386 ساعت 11:57 ب.ظ http://bagheasemoni.persianblog.ir

سلاام به دادم برسین این بابام به حرفم نمی گوشهههههههههههههههههههه!!!!
یه چیزی آبجی سمیرا جونم من می گم هر کجا با خدا حرف بزنه میشنوه لازمم نیست با لغتهایه بزرگ بری سراغشاااااا

سعید سه‌شنبه 9 بهمن 1386 ساعت 06:42 ب.ظ http://parishanhal.persianblog.com

کسی را برای دوستی انتخاب کن که قلب بزرگ داشته باشه تا مجبور نشی برای اینکه در قلبش جا بگیری خودت را کوچک کنی...

شکسته بال چهارشنبه 10 بهمن 1386 ساعت 01:51 ب.ظ http://www.shekastebal.blogsky.com

سلام
دو سطر اول این متن معادله با" ایاک نعبد و ایاک نستعین"

آدم رو به فکر وا می داره

مینا چهارشنبه 10 بهمن 1386 ساعت 10:00 ب.ظ http://sokoout.blogsky.com

سلام و صد سلام به تک گلدن گرل وبلاگ های ایرانی
خوبی عزیزم؟
مرسی از مطلب قشتنگت من بروز هستم و منتظر حضور بی الایش تو عزیزم
دوستت دارم
مینا
عشق برای تو

علی جمعه 12 بهمن 1386 ساعت 08:24 ق.ظ http://roozebaad.blogsky.com

سلام گلم
حالتون چطوره
اون کلمه قطعا خندیده و الا معنیی نداره احتمالا اشتباه چاپی
همون کتابه
در هر صورت چیزی از شایستگی های شما کم نمیکنه
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد