نگا هت خاک شدنی . لبخندت پلاسیدنی است
سایه بر تو افکندم تا بت من شوی....
نزدیک تو می ایم بوی بیابان میشنوم...به تو می رسم تنها میشوم
..............
و همیشه من ماندم و تاریک بزرگ...من ماندم و همهمه افتاب
واز سفر افتاب سرشار از تاریکی نور امدم
سایه تر شدم
و سایه وار بر لب روشنی ایستادم
(سهراب سپهری)
|